اینترنت برای مهارت های شما بیشتر از کارفرمایتان خرج میکند
/ خواندن 10 دقیقه
آخرین ویرایش:بیشتر مردم از این موضوع خبر ندارند. نظام سرمایه داری یه حقیقت کمتر شناخته شده رو از شما مخفی می کنه.
کسب و کار هایی که آدم ها رو برای پول در آوردن استخدام می کنند باید به اونها کمترین حقوق رو پرداخت کنند تا حدی که کارمندان از شرکت استعفا ندهند. اینطوری شرکت ها درآمد بیشتری خواهند داشت. این یک توطئه شیطانی نیست. این فقط طوریه که بازار کار عمل می کند. زمانی که شما این موضوع رو بدونید دیگر نمیتوانید چشمتون رو به روی اون ببندید.
علاوه بر این خانواده های ایرانی هم فکر میکنند که برای به رسیدن به سعادت و موفق شدن فقط از راه استخدام در یک شرکت دولتی می گذرد. اما نان آور خانواده که باشید متوجه میشوید که این ایده ها دیگه منسوخ شده اند. با گوشت و خون تان حس میکنید که حقوق کارمندی تون کفاف زندگی تون رو نمیده.
اما راه حل چیه؟
باید بهتون بگم که پول درآوردن در اینترنت در چند سال اخیر بسیار محبوب شده و رقیب جدی ای برای کارفرمایان ایجاد کرده است.
اما میگید چطوری پول دربیارم؟ مطالب و تبلیغات زیادی توی اینترنت هست که بهتون میگن یه شبه توی اینترنت پولدار بشید اما اکثر اونها کلاهبرداریه. توی این مقاله میخوام بهتون بگم که چطوری از اینترنت برای پیدا کردن مشتری استفاده کنید و پول در بیارید.
شما یک کار آفرین اتفاقی هستید و خودتان هم هنوز خبر ندارید
بذارید بهتون توضیح بدم.
یه کارفرما برای لبخند زیباتون و یا اخلاق خوبتون به شما پول نمیده.
نخیر! اون به شما برای مجموعه مهارت های شما که برای شرکتش مفید هستند پول میده. این مهارت های شما ارزشمند هستند. و این مهارت ها رو هم فقط کارفرمای شما نیاز نداره. مردم دیگه و شرکت های دیگه هم به همین مهارت ها نیازمند هستند.
تصور کنید که خود شما شرکتی به نام “شرکت شما” هستید. حالا تصور کنید که کارفرمای شما مشتری شماست. اگر شما یک شغل سنتی دارید یعنی شما فقط یک مشتری (کارفرما) دارید.
من یه دوستی دارم که کار فریلنسری می کنه و با یه شرکت دولتی هم کار میگیره که پول خوبی ازش در میاره.
من به شوخی بهش گفتم “اگه اونها دیگه بهت کار ندن چی؟”
به نظرم یکم هنگ کرد و فکر کرد دیوونه شدم. معلومه که یه کسب و کار فقط با یدونه مشتری ایده احمقانه ایه. پس برای چی “شرکت شما” باید متفاوت باشه؟
معلومه که ایده بدیه که فقط یدونه مشتری داشته باشی.
همه کسب و کار ها از جمله “شرکت شما” به بیش از یک مشتری نیاز دارند تا تنوع شون رو افزایش بدهند و پیشرفت کنند.
دیوار ذهنی “یک بار بفروش”
شاید در اولین نگاه بدیهی به نظر برسه که ما باید مهارت هامون رو بیش از یک بار بفروشیم، اما چرا در این تله می افتیم که فقط یک بار بفروشیم؟ خیلی ساده ست.
کارمندان از پاراگراف های “عدم رقابت در قرارداد” استخدامشان واهمه دارند. این پاراگراف های مخفی در قرارداد آنجا هستند تا فقط شما را بترسانند.
این پاراگراف ها بیان می کنند که “نمیتوانید برای شخص دیگری کار کنید” و “به نفع خودته که اسرار شرکتمون رو ندزدی رفیق!“.
این ها جدی نیستند. پاراگراف های عدم رقابت را به سختی می توان به اجرا گذاشت.
یه زمانی برای یه شرکت اقتصادی کار می کردم و توی قرارداد استخدام اش نوشته بود که تا سه سال بعد از تموم شدن قراردادم با این شرکت نمیتونم برای یه شرکت دیگه کار کنم.
هه.
باشه. پس اگه این شرکت من رو اخراج کنه من نمیتونم تا سه سال دیگه توی یه شرکت دیگه کار کنم؟ من فقط گرسنگی میکشم و اعضای بدنم رو میفروشم تا خرج زندگیم در بیاد اون هم فقط برای اینکه یه شرکت گفته؟
خیلی احمقانه ست وقتی که اینطوری جزئیات اش رو باز میکنیم.
این پاراگراف ها برای این هستند که شما رو بترسونند. هیچ قاضی ای در دادگاه نخواهد گفت که “ببخشید رفیق، باید تا سه سال بدون شغل بمونی. فقط باید این مدت رو دندون رو جیگر بذاری. قانون قانونه.”
حالا که میدونید چرا مردم بیشتر از یه کارفرما (مشتری) ندارند. اونها به اشتباه فکر می کنند که غیرقانونی هستش.
من تا مدت ها اینطوری گول خوردم تا زمانی که وکیل ام حقیقت رو بهم گفت.
راه مخفی فروش مهارت ها در اینترنت
خیلی از مردم می دونند که می تونند توی اینترنت پول در بیارند.
چیزی که شما آنلاین میفروشید همون چیزی هست که سر کار خودتون انجام میدید. این آسون ترین گزینه ست.
اما به جاش من با آدمای خوبی مواجه میشم که ذخیره زندگیشون رو از دست می دهند به خاطر اینکه فکر می کنند چیزی که آنلاین میفروشند باید با حرفه حال حاضر شون متفاوت باشه.
برای همین اونها خودشون رو میندازن توی چاه و دنبال یه محصولی یا صنعتی میرن که هیچی ازش نمیدونند و مایحتاج شون رو از دست می دهند و ورشکست میشن.
میتونید همون چیزی رو بفروشید که به کارفرمای خودتون می فروختید. یا اینکه همان محصول یا محصول مشابهی که کارفرمای شما میفروخت رو بفروشید.
مشتری های اینترنت به خاطر این دلیل عجیب بیشتر پرداخت می کنند
من طراح گرافیک هستم و حرفه ام رو از دانشگاه شروع کردم. در طول زمان دانشگاه من با دفتر بین الملل دانشگاه ام همکاری داشتم و حقوق ماهیانه دریافت می کردم. درآمدم تا حدودی کفاف زندگی دانشجویی رو می داد اما میدونستم که حتی اگه یه خونه ای رو اجاره کنم دیگه نمیتونم زنده بمونم. توی خوابگاه زندگی میکردم و زندگی سختی داشتم.
اما بعد تر شروع کردم توی اینترنت و شبکه های اجتماعی مثل تویتر پست گذاشتم و با بقیه تعامل داشتم. اینطوری شد که تونستم با دوستایی که توی اینترنت پیدا کردم صحبت کردم و کار گرفتم. حتی اگه کمترین حقوق رو هم به من پرداخت کنند برای من حقوق خوبی بود و میتونستم باهاش گذران زندگی کنم. این مبلغی که پرداخت می کردند به نظرشون شاید ناچیز بیاد اما توی کشور ما مبلغ خوبیه. توی دنیای اقتصاد به این کار آربیتراژ میگویند.
این کار توی کشور های زیادی وجود داره. ارزش مهارت های شما در هر کشوری قیمت متفاوتی داره.
شما می تونید کشور های مختلفی رو امتحان کنید و ببینید کدوم ها بیشترین مبلغ رو برای مهارت هایتان پرداخت می کنند. سپس می تونید به طور آنلاین در آن کشور زندگی کنید و در ازای کاری که انجام می دهید از طریق اینترنت هزینه آنجا را دریاف تکنید. یعنی مشتری هایی توی اون کشور ها پیدا کنید و مهارت های خودتون رو به اونها نشون بدید.
به خاطر همین موضوع هستش که کشور های جهان سوم مثل ایران بیشترین مزیت رو دارند. حتی اگه کمترین درآمد دلاری رو هم داشته باشید و راهی داشته باشید که این درآمد ها رو به ریال تبدیل کنید میتونید زندگی خوبی درست کنید.
مشکل بزرگ این هست که اینترنت نمیدونه شما چه مهارت هایی دارید
یه صفحه زرد بزرگ نیست که لیست همه شهروندان جهان و مهارت هایی که ارائه می دهند رو داشته باشه.
لینکدین بعضی از این داده ها رو داره اما کافی نیست.
پس چه اتفاقی میوفته؟ هر روز آدم هایی با مهارت های عالی کمی تا ورشکستگی باقی می مونن و درآمد های کمی که کارفرماشون بهشون میده رو قبول می کنند چون که نمیتونند به آسانی کار هایی که مشتری/کارفرما مبلغ بالایی براشون پرداخت می کنند پیدا کنند. واقعا تاسف برانگیزه.
تنها راه این هستش که توی شبکه های احتماعی محتوا منتشر کنید.
حالا بعضی ها میان اعتراض می کنند و میگن که “من نمیخوام یه اینفلوئنسر بشم” یا “من یه تولید کننده محتوا نیستم”.
بله شما یه اینفلوئنسر هستید. شما سر کارتون تو شرکت باید روی مردم تاثیر بگذارید تا یه کاری که شما میخواید انجام بدهند. همینطور شما یک تولید کننده محتوا هستید اگر که در 365 روز گذشته ایمیل، پیام، یا پیامک ارسال کرده اید.
شبکه اجتماعی تکه گمشده پازل هستش.
وقتی که آنلاین پستی رو منتشر می کنید، کارفرماها یا مشتری های آینده شما میتونند بفهمند که مهارت های شما چی هستند. سپس می تونند که با شما تماس بگیرند و در مورد خدماتی که ارائه می دهید سوال کنند. این مرحله اول هستش.
گزینه بعدی این هست که یه کتابخانه کوچک از محتوا رو ایجاد کنید و سپس با پشتوانه این محتوا به مشتری های بالقوه با اون حسابی که این محتوا رو ایجاد کردید پیام بدهید تا فرصت های جدید به دست بیارید.
اما بدون محتوای شبکه های اجتماعی تون شما یه روح با مهارت هستید که هیچکس باهاش تماس نمیگیره.
کارمند های خبره از بهترین فریلنسر ها میشن
من توی دانشگاهی که مشغول بودم با بسیاری از کارمند های خبره کار کرده ام.
بیشتر اونها برای یه شرکت بیش از 5 سال کار می کنند. چیزی که اونها فراموش می کنند این هست که یه کارمند خبره میتونه به آسانی یه کارآفرین خبره بشه.
اساسا توی ایران اینطوری رواج پیدا کرده که آدم ها یه بار میرن دانشگاه و بعدش فکر میکنند یه کارمند از اون دانشگاه میان بیرون. اینطوری یعنی سرنوشت خودشون رو تا انتها رقم میزنند. فکر میکنند خب من حساب داری خوندم و الان باید برم و فقط میتونم یه حسابدار بشم توی یه شرکت. سی سال هم توی شرکت کار میکنند و با حقوق بخور نمیری زندگیشون رو میچرخونند. اما دیگه این جواب نمیده و در حال حاضر که وضعیا اقتصاد خیلی به هم ریخته هست حقوق ها کفاف زندگی رو نمیده. خدا میدونه حتی حقوق بازنشستگی هم کفاف نمیده. برای همین باید روی این موضوع فکر کنید که به سمت فریلنسر شدن پیش برید و مشتری های خودتون رو افزایش بدید.
موفقیت در کار روزمره تون و موفقیت توی فریلنسری در اساس چیزهای یکسانی هستند.
موفق بودن در سر کار یعنی به دست آوردن نتایج درخشان. اگه تونستید که راهی پیدا کنید و برای کارفرمای فعلی تون مفید باشید، به احتمال زیاد می تونید همین کار رو کپی کنید و برای مشتری دوم، سوم، و الی آخر انجام بدهید. هر کدوم از این مشتری های بعدی برای مهارت شما و نتایجی که براشون به ارمغان می آورید به شما پول خوب و مناسبی پرداخت خواهند کرد.
مهارتی که بیشتر از کسب و کار مهمه
این درسته که مهارتی که در حال حاضر دارید بسیار توی انتقال کسب و کارتون به آنلاین به شما کمک می کنه؛ اما این تنها مهارتی نیست که باید داشته باشید.
مهم ترین مهارتی که باید داشته باشید مهارت شبکه سازی هست.
این مهارت شما که بتونید با مردم سر صحبت رو باز کنید و باهاشون در مورد مسائل گوناگون گفتگو کنید توی پیدا کردن فرصت های جدید کلیدی هست.
همینطور این قابلیت شما که از پست های شبکه های اجتماعی و اعتباری که به شما میدهند استفاده کنید و مهارت های خودتون رو به مردم نشون بدید هم مهمه.
پس اگه میخواستم که مشتری های بیشتری پیدا کنم، این مهارت ها رو در خودم توسعه می دادم:
- مهارت ارسال پیام های اثرگذاری که مردم به اونها جواب دهند
- مهارت ایجاد پست های شبکه های اجتماعی جذاب
جمع بندی همه چیزایی که گفتم
پیش رفتن از یک مشتری به چندین مشتری نیازمند سپری شدن زمان هست و باید صبر داشته باشید.
راه های زیادی هست که می تونید برای رسیدن به این هدف طی کنید. در مورد خودم اینطوری هست که زمان کارمندی ام به اتمام رسیده و در حال حاضر به صورت فریلنسری کار می کنم.
البته اگه شما کارمند هستید میتونید در همان مدتی که کارمند هستید هم کسب و کار تون رو توی اینترنت شروع کنید. البته یادتون باشه که بهتره به کارفرماتون از این موضوع چیزی نگید. همینطور خوبه که رازها و اطلاعات خصوصی شرکت و کارفرماتون رو هم به اشتراک نگذارید تا مشکلی پیش نیاد.
این روش که در زمان کارمندی تون به سمت فریلنسری پیش برید شاید بهتر هم باشه. به خاطر اینه که برای دیدن نتایج از کار فریلنسری نیازمند سپری شدن زمان هست و باید محتوای مرتبط تولید کنید. در مدت این زمانی هم که دارید روی خودتون کار میکنید، درآمد کارمندی تون به شما کمک میکنند که قبض ها رو پرداخت کنید.
به مرور زمان خیالتون راحت میشه که حتی اگه مشتری اول شما (کارفرماتون) یهو تصمیم بگیرند که تعدیل نیرو انجام بدهند، شما مشتری های دیگه ای خواهید داشت. اینطوری کاسه چه کنم چه کنم به دست نخواهید گرفت و میتونید حتی قوی تر از گذشته کار کنید.
حرف آخر این که: اگه در حال حاضر جایی کارمند هستید مهارت خودتون رو حداقل دو بار بفروشید. حداقل دو بار درآمد کسب کنید. حالا پول درآوردن دیگه براتون سخت نمیشه.
پشتوندها
اطلاع از انتشار آخرین مقالات
برای اینکه از انتشار آخرین مقالات در وبسایت من آگاه شوید می توانید در کانال تلگرامی من عضو شوید.